محل تبلیغات شما

رو به قبله می ایستم

و از خدایم می خواهم آخرین خواسته من را برای پدر اجابت کند

تو را تا ابد پیش خودش محفوظ دارد . محفوظ و در جای امن

پیش همان خدایی که روزگاری دست به دامنش بودم تا پدر را سلامت برایم نگه دار

پیش همان خدایی که خودش شاهد است اشک هایی که برایت ریختم  تا تو را به من پس دهد

اگر او محافظ تو باشد من خیالم راحت است راحت است که در جای امنی هستی راحت است که پیش کسی هستی که مراقبت است نمی گذارد آب در دلت تکان بخورد و چه بسا از من بهتر .

بابا جان می سپارمت به خدا

به خدای امن همه ی ما

به خدای عادل

به خدای توانا

به همانی که همه ی سختی هایت را دیده به همانی که درد هایت را دیده به همانی که خودت شنیده بودم  که می گفتی  به او .خدایا راحتم کن از این درد

پس حتما هوایت را دارد .

حتما مراقبت است

پدرم ما را  بی خبر نگذار

خدایا ما را از پدر بی خبر نگذار

دو امن را به هم می سپارم

من را آرام کنید

سنگی که بر قلبم سنگینی می کند

آخرین خواسته من از خدا برای پدر

پدر ,خدای ,همانی ,حتما ,خدایی ,جای ,همانی که ,راحت است ,را دیده ,همه ی ,هایت را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها